۱۳۸۷ مرداد ۲۱, دوشنبه


رژيم ابتدا سعي كرد كه تخريب مقبره ايشان در شهریور سال 1385 را انكار كند ولي بعدا به انجام اين جنايت اعتراف كرد ولي مدعي شد كه دفن پيكر ايشان در مسجد بر طبق فتواي تعدادي از مراجع تقليد بر خلاف احكام شرع بوده است و همين دليل را بهانه براي تخريب و كشيدن حصار به دور مقبره ايشان اعلام نمود و براي محكم كاري اعلام نمود كه 8 مرجع تقليد فتوا دادند كه مقبره ايشان بايد تخريب شود!



رژيم بارها اعتراف نموده است كه عوامل حكومتي، در تاريخ 8 مرداد 1385، با حكم قاضي دادگاه ويژه روحانيت به منزل ایشان حمله كرده‌اند و اسناد و مداركي را مصادره نموده‌اند.

در همين روز به منزل فرزند ايشان، آيت الله سيد حسين بروجردي نيز حمله شد كه مهاجمين پس از روبرو شدن با مقاومت مردمي، متواري شدند، البته سردار طلائي رئيس پليس وقت تهران در منطقه حاضر شد و اين دو تهاجم وحشيانه را كار نيروهاي خودسر ناميد و قول پيگيري و آزادي بازداشت شده‌ها را داد.

بعد از تخریب مقبره ایشان دور آنرا حصار کشیدند و تا مدتها پارچه‌ای روی حصار مربوطه نسب کردند با این نوشته: "این است سرنوشت روحانی نماهائی که با خدا و رسول ستیز کردند!!"عوامل حکومتی شایعه کردند که دفن پیکر ایشان در مسجد بر خلاف قوانین شرعی بوده است و باید نبش قبر شود و پیکر ایشان به محل دیگری منتقل شود. جمعی از نمازگزاران به این وضع اعتراض کردند و حتی از مراجع دینی که مورد تایید حکومت بودند استفتاء کردند که آیا دفن کردن مجتهدی که ده‌ها سال در یک مسجد امامت و تولیت داشته بنابر وصیت خودش در خارج از شبستان مسجد، مجاز است و همچنین آیا مانعی برای امامت جماعت فرزندان روحانی ایشان وجود ندارد؟ آنها حکم دادند که دفن ایشان در مسجد، از نظر شرعی بلامانع بوده است و برای تولیت و امامت جماعت فرزندان روحانی ایشان نیز منعی وجود ندارد. جالب اینکه وقتی این فتواها منتشر شد، مسئولین دادگاه ویژه گفتند که در متن استفتا از مراجع مذکور، نام آقای کاظمینی بروجردی ذکر نشده بود، پس این فتواها باطل است!! به عبارت دیگر، قوانين و احكام شرعي براي مجتهدي مانند آيت الله بروجردي با ديگران تفاوت دارد!!

هیچ نظری موجود نیست: